فامیل

ساخت وبلاگ

موقع تحقیق از من از 20 نقر 18 نفر خوب گفتند برای ازدواج، 2نفر بد گفتند به مامان رسول، این دو نفر 2تا از زن عمو هام بودن که خیلی بد گفته بودند و 18 نفر دیگه عالی گفته بودن 

آدم که وجدانش درد بگیره خودش دوباره میاد، ما کلا هیچ چیزی به روشون نیوردیم تا اینکه زن عموم هی زنگ میزد به مامانم که میخوام نیلو و شوهرشو دعوت کنم و چرا سرد شدین، حالا ما جالبه 20 و خورده ای سال چندان روابط نداشتیم ها و عادی بودیم حتی قبل از جریان تحقیق که بد گفته بودن و دخترهای خودشونو نشون داده بودن به خواستگار های من ولی چون بد گفته بود و ما به روی اونها نیورده بودیم خودشون مدام زنگ می دن بعد عروسی من که چرا سرد شدین که این وجدان دردشون بود بازم فضول بودن ببینن نیلوفر چیکار میکنه تو زندگیش... 

هر چند گند زیاد زدن به روابط من و مادر شوهرم ولی ناگفته نمونه که مادر شوهرمم کرم داشت و دنبال این حرف ها بود وگرنه به حرف آون 18 نفر اکتفا میکرد، ولی جالبه برادر شوهرم که طلاق گرفته بود من حتی اجازه تحقیق به خانوادم ندادم و گفتم قطعا چیز خوبی نبوده که طلاق گرفتند و خانواده زن سابقش حتما بد میگه و چرا ما ذهنمون رو خراب کنیم و بذار خودمون بشناسیمشون ولی مادر شوهر عوضی من دنبال این بود که بدی بشنوه و الانم میونه خوبی اصلا نداریم

خلاصه هدف این پست جدا از وحشی بودن مادر شوهرم، خانواده عموم بود که دوتا از زن عموهام از 7 تا زن عموم ریده بودن تو تحقیق و منم به رسول قبل عقد گفتم اگر هدفت آوناست که به سلامت و آدم ها، حسود زیاد دارند. 

خلاصه زن عموم هی زنگ میزد و میومد در خونه که نیلو و شوهرشو دعوت کنم و جالبه آون یکی زن عموم هم زنگ و زنگ برای دعوت.... هه هه

خنده تلخ

مامانم با متانت هی بهونه میورد که الکی مسافرتن تا اینکه باز اومد دم در، بابام به روش آورد و زن عموم قسم که من نگفتم بابام گفت اکرم برای پسر تو اومدن تحقیق من کلی خوبی گفتم ولی تو چرا انقدر برای نیلوفر زدی هی قسم الکی که من نبودم، چون رسول به من گفته بود زن عمو چشم سبزه خیلی بد گفته و من فقط یه زن عمو چشم سبز داشتم..... 

خلاصه پسر عموم هم اومد و جالبه بابای من رو مشت زد به صورتش و دندون بابام شکست...... 

دلم شکست

روحم شکست بی وجدان دست بلند کرد رو بابام تو عوضی تو تحقیق بد میگی تازه میزنی هم حروم زاده، بابام شکایت کرد دیه داشت دندون ولی خب یکی از عموهام نذاشت.... 

اونام کلی معذرت خواستند و همچنان گفتند ما نبودیم 

و پسر عموم تو دعوا میگفت ما تیلیاردریم، پولت بخوره تو سرت یه ذره شخصیت نداری حروم زاده که دست بلند میکنی رو عموت وحشی دلم به حال زن و بچه ای که تازه به دنیا آورده..... 

خلاصه دلم پر بود از آون حروم زاده ها 

آون یکی زن عموم هم که مجلس قرآن میگذاشت تو خونش و چون مادر شوهر منم مال همون محله بود میرفت اونجا 

بعضی زن و مردها با نماز و قرآن خوندنشون میخوان بگن آجی ما خیلی ماهیم، حیف آون قرآن و نمازی که تو میخونی و برای مردم میزنی 

اهداف شوم خودتون رو تو مجالس روضه و اینا میارین.... 

خلاصه دلم پر بود امروز و ما کاری نکردیم و خانواده من فرهنگی هستند و تو شخصیتشون نیست دهن پارگی ولی آدم ها حروم زادن یک عده و بچه هاشون حروم زاده تر 

من برادر دکترم حتی به خودش اجازه یه جمله گفتن تو زندگی من رو نمیده بعد پسر عموی حروم زادم بابامو کتک زد..... 

وحشی ها، که فقط پول دارین، پول رو ازتون بگیرن انگل فاضلاب هم نیستین و هیچ دارایی دیگه ای ندارین....

بارها فکر کرده بودم برم به یه اراذل پول بدم که تا دم مرگ پسر عمو و زن عموهام رو بزنه چون فکر کتک بابام به جنون مینداختم ولی..... اینام برن دنبال کار خودشون 

برن فقط نبینیمشون..... 

و فکر زدنشون در حد فکر بود 

ولی دروغ چرا با تصور کتک خوندنشون با اراذل ذهن من اروم میشدم. 

مراقب فامیل ها دوستا و همسایه های وحشی دو تون باشین من تا قبل از ازدواج همه اینهارو مسخره میدیدم که مگه داریم یکی برای عروسی آون یکی عصبانی شه و نخواد بشه یا مگه داریم جنگ عروس و مادر شوهر چون از بس که خانوادم شخصیت رو همیشه ملاک قرار داده بود و بعد عروسی فهمیدم خوبم داریم از این چیزای کثیف جهان سومی..... 

حسادت گاهی از تو قاتل میسازه... 

حروم زاده های پست کثیف 

دوس دارم فحش های بد بد بدم

جنده های بی ناموس(منظورم زنهایی نیست که میرن تن فروشی اونها دلایل خودشون رو دارند و کلا اهل قضاوت کسی نیستم فعلا 

هرزه کثیف، فقط معنی لغاتش رو ببینین نه قشری که خطاب میشه

اشغال،کوتوله کوته فکر خراب، بدبخت شوهرت که عموم هست 

ذهن خراب سطل آشغال روانی 

 

به تو چه؟!...
ما را در سایت به تو چه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zepetaa بازدید : 117 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:50