بچه

ساخت وبلاگ

من میخوام به اهدافم به هرچی که باش حال میکنم برسم اول

دوس دارم خارج رو رقصیدن رو دوچرخه رو دکتری رو استادی رو و سفر رو......

نمیخوام بچه دار شم تا اشباع نشدم حس درونمه. به رسول هم با همه وجود که مرد خوبی هست و حقشه بچه اجازه میدم اگر خواست زن بگیره یا بچه بیاره یا هرچی ولی من متأسفم که گفتم دو سال بعد عروسی بچه دار میشم، کل دیدگاهم عوض شده، من بچه بیارم اکثرا تصویر ذهنیم یه زن افسرده از خودمه با اندام افتضاح، از خودم این تصور رو دارم گاری به بقیه ندارم لطفا مادرها جبهه نگیرن، بارداری عشق میخواد من هر بار حتی بهش فکر میکنم جز نفرت یا یه چیز غیر مثبت چیز جالب جلو چشمم نمیاد، با مراحل جدی حال نمیکنم هیچ مرحلش، و چون خودمو میشناسم که باردار شم مدام بقیه رو مقصر میدونم که تو باعث شدی بچه یه دنیا بیارم و مدام سرکوب خودم و دیگرانه و آون بچه چه گناهی کرده، تصورم آینه 

دوس دارم خودم به نتیجه برسم نه حرف بقیه و سر همین رسول جان تو نه میدونی و نه میخونی اینو و الان در جوار هم هستیم و شام خوردیم قبلش، اما با همه احساس صلح ام نسبت بهت هر وقت سر بچه خواستی بری یا مهریه ندی حق داری چون لابد تو ام خواستته ولی این خواسته دو طرفه نیست و این اجازه و حق رو داری با هرکس دیگری این حس پدر شدن رو تجربه کنی ولی با من تا زمانش نرسه فکرم میگه نه، زمانه عوض شده و وقتی حالم خراب میشه که حتی نسبت به فکر کردن بهش آنقدر گارد دارم همیشه میگم واقعیش رو چقدر گارد دارم و چقدر خودخوری و دیگر خوری ممکنه بشه 

من آون رو با صلح و آرامش میگم حق محض داری پدر شی ولی منم حق محض نسبت به انتخاباتم دارم و دوس دارم باهم ادامه بدیم تا جاییکه بهم اجازه بدی در کنار باشم چون من، با وجود تو، به نفر سومی که زاده ما باشه نیاز ندارم یا حس نکردم که وجودش خوبه ولی تو حقته و باهمه دلم که دوس داره ادامه بده اگر میخوای جدا شو و حس پدر بودن رو بچش و این در کمال صلح ذهنی و قلبی من هست امشب که اینهارو مینویسم نه با جنگ و دعوا...... 

درکم کن 

به تو چه؟!...
ما را در سایت به تو چه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zepetaa بازدید : 158 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:50