خواهش میکنم با کسیکه دوسش دارین ازدواج کنین

ساخت وبلاگ

برای خواهرش و برادرش پیتزا درست کردم ..........خیلی رو پا بودم ......

با یه گل بیمزه و مرغ های بزرگ و گوشت ننش اومد فکر کرد باید جفتک بزنم از ذوق من داشتم فیلم مورد علاقمو میدیدم گفت همین الان بلافاصله بعد ناهار بیا کمکم سر گوشت ها گفتم پام درد میکنه و الان دارم فیلم میبینم گفت خیر سرمون عیده با این خونه و اوضاع ...گفتم دقیقا همون موقع که تو میخوای باید بیام؟ بارها بهم گفته زن زندگی نیستی .........به خدا هرکس اومده خونمون تو کف اشپزیمه منی که یه تخم مرغ برای بابام نپختم/قبلا هم گفته و دلسوزیش جاییه که کارتو خوب میکنی ولی توجهی نیست.....

خیلی گریه کردم خیلی نشسته بود مثل یه سنگ گوشت خورد میکرد/دیگه نمیتونستم تحمل کنم/زدم بیرون نم بارون بود فقط راه رفتم عجیب دلم گرفته بود همین الانم گرفته/ راه رفتم راه رفتم اومدم خونه جارو زدم دسشویی رو شستم یکم ظرف بود شستم /اومد تو کفت سلام جواب ندادم /گاهی نزدیکترین ادم ها عجیب برات غریبه میشن انگار فاصله شوهرت تا غریبه همون 1 جملس/نمیشناختمش دوس نداشتم به غریبه سلام کنم/غریبه کباب درست کرد همیشه کارش اینه فکر میکنه دل شکستن با خوراکی حل میشه........

سال نو کنار غریبم ولی بی حس........

گفت کباب نخوری منم هیچوقت غذاتو نمیخورم گفتم موردی نیست

درو محکم به هم زد

قبلا ها ناز کزدن بود ناز خریدن بود نه از سمت غریبه ها کلی میگم یادم رفته چطوری ناز میکردم و انقدر قشنگ باهام حرف میزد...........

میدونی خودمونو گول نزنیم لااقل با کسی ازدواج کنین که دوسش دارین وقتی دوسش دارین اگر بهتون بگه ... میبخشین ولی زوره یه ادمیکه چندان دوسششم نداری اینطوری حالتو بگیره

خلاصه اینم از ما شاید سر حمیده دکتر اینطوریه

نمیدونم حالم خوب نیس

یه چیزی درونم کشته شده

 

به تو چه؟!...
ما را در سایت به تو چه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zepetaa بازدید : 102 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:50