بازم تو زپتا هستی ممنونم

ساخت وبلاگ

به یاد ندارم یکبار من میخواستم برم بیرون و قوربون صدقه تیپ و ظاهرم رفته باشه مامان، میبینی از بابا نمیگم چیزی چون با وجود اینکه بابامم نمیگه ولی هم به من نمیگه هم میلاد، ولی مامانم هر بار بیرون رفتن میلاد بهش میگه قوربونت برم یه عکس بگیرم ماشالله ماشالله اوی یه عکس بولا بولا و شوخی میکنه باهاش، امروز طراحی سایتمو دید... گفت یبارم برای ما انجام ندادی.... گفت ثنا هم سایت درست کرده (یعنی ثنا هم راست تو بلده) گفت درستو که نخوندی زبانتو برو..... ابروهامو که برداشتم تو حریر گفت تغییری نکردی.... اول میلاد دیروز گفت دهنتو ببند مامان و دارم با تلفن حرف میزنم..... اول اگه من بودم و.... خدایا گاهی منم نگاه کنه.... البته نگاهمم کنه حس اینکه الان دیگه ترحمه بهم دست میده..... وام رو بگیرن پول وامم بدم و میلادم برای خارج رفتنش اقدام کنه..... چند سال پشت کنکور میلاد رو نگفتن منو بارها زد تو سرم..... خدایا کمکم کن بچه هام راضی باشن ازم چون من بد دلم گرفته از مامانم بد.... 

+ تاریخ | چهارشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۶ساعت | 19:5 نویسنده | نیلوفر |

به تو چه؟!...
ما را در سایت به تو چه؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zepetaa بازدید : 174 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1396 ساعت: 13:17