افسردگی شدید

سلام من سال 95 تا 97 افسردگی داشتم و افسردگی شدیدم در سال 95بود حال به هر علتی، عدم توجه مادر، بی اعتمادی خانواده بهم، شکست عشقی و و و.... احساس بی کفایتی، احساس خودکشی داشتم، و..... 
آدم افسرده انگیزه ورزش، کتاب خوندن، ارتباط با خانواده و.... نداره، آدم افسرده باید به حدی برسه که از خودش حالش به هم بخوره، پوچی محض
ولی همه ما هممون، با ارزش هستیم، شعار نیس، علتشو میگم، تو وقتی امروز همینطوری از کسی جوراب میخری، اون فرد احساس با ارزش بودن میکنه که کار کرده، میره و با زنش جور دیگه ای حرف میزنه و زنش شام رو با خنده درست میکنه و پسر بچه این خانواده، حس میکنه چه خانواده خوشبختی داره و پدرش از پس همه چیز برمیاد و صبحش،  پسر بچه به دوستش توی مدرسه میگه که باباهامون از پس همه چیز برمیان..... شاید این کلیشه ای باشه ولی انتقال حال خوب از چین به قطب شمال تو یک ثانیه میتونه باشه، پس با ساده ترین کار که خریدن جوراب هست.... ببین چقدر ارزش مندی که چه تغییری ایجاد کردی و زندگی چقدددددر ارزش داره 
میدونم میگین ماکه با دست خودمون انتخاب نکردیم به این دنیا بیایم و تو چه خانواده و مکانی باشیم، لااقل مرگ خودمون رو خودمون انتخاب کنیم، من میگم ببین مرگ راحتترین کار عالم برای هر کسیه، راااااحتترین کار عالم مرگ هست، منتها ما بزرگ و گنده میبینیمش چون اطرافیان وقتی عزیزی از دست میدن، واکنش های شدید دارن و سر همین مرگ ما برای خودمون ترسناکه 
جدا از بعد روانی که روی خانواده ها میذاره با خودکشی، چرا و سر چی ساده ترین راه رو انتخاب کنیم یعنی مردن 
بابا انقدر کار خوب و بد هست واسه انجام دادن که افسوس تجربه نکردنشو آدم میخوره که بیاد خودشو راحت بکشه 
دوستان، راحت باتون حرف میزنم چون تک تک وجودم میخواد تجربه خودمو بهتون بگه 
نه سر نجات دادن، نه سر عذاب وجدان نه سر هرچیزی دین و بهشت و جهنم 
سر خودتون، راحتتتتتترین کار دنیارو انتخاب نکنین، اون خودش میاد سراغتون، برین کلی تجربه جدید کسب کنید، در بیاین از لاک، سهراب گفت چشم هارا باید شست
من میگم افکار رو باید شست 
بزرگ فکر کنین چون خرید جوراب بزرگترین سونامی عالم رو به راه میندازه و بهترین حس دنیارو بهتون میده.