اجیش دستش درد اومد سریع گفت تو کار نکن
من مریض میشم کارم نداره.....
پس پچ هاشون
مامانم که گفت زنیکه رفت مشهد یه روسری برام نیورد و سر شب عروسیم یه سکه نذاشت بین قباله
یکم دلم زیادی گرفته
برچسب : نویسنده : zepetaa بازدید : 122 تاريخ : شنبه 17 آذر 1397 ساعت: 18:02