به تو چه؟!

متن مرتبط با «کربلا» در سایت به تو چه؟! نوشته شده است

کربلا

  • دارن میرن کربلا مثلا اونم 40 میلیون ، دم سفر نه رسول گفته لباست بهت میاد قشنگی منو برده ، مامانش اومده حرف بزنه ،عروس قهف.رخ. ی خیلی خوبه خیلی نازه و عالیه همیشه با حمیده این مقایسه و رسول تو کار نکن اگر تو به زنت بگی کار نکن دیگه هیچی و توروخدا بیاید بالا بشینید ،رسول بوزینه ام نمیگه ماخودمون برای خودمون انتخاب میکنیم و هی میگه مگه من مادر شوهربدیم به لباس یا خوراکتون گیر دادم و باز هرسری همین نه پس بیا گیر بده ظرفها هم طبق معمول حمیده نشور یک من شستم رسول یه تشکر نکرد ولی باباش علی رقم ضعیف بودن و قایم شدنش. پشت مامانش مهربوده دوبار گفت نیلو تو‌خسته ای نشور ،شعور داره مجتبی ام با صدای خروسی کروناییش هی سرفه و حرف میزنه و هی با حمیده صدا خروسی میگن آلرژیهو حمیده ام من بچه هامو دوساعته نبینم چل ام ،منم گفتم بزرگ شدن ، ننه ای زود نه بچن که حمیده بره سفر تنها کار رسول ، مادرم حالا دم کربلا حرف دلخوری ریدم تو این حرف زدنت ، نمیاد بگه انتخاب کجا ساکن بودنمون دست خودمه یا بگه خانواده من خوبن مامانشم گفت پای نظری شکسته بود ،بابات گفت دوری و دوستی خب خیلی هم عالی گفته منم گفتم اولین سفرمون شیراز رفتی اتاق درو بستی و هی گفت رسول کمر نداره حالا بیاد بالا کمر دار میشه اونم نمیگه من خوبم راحتم لیم نشستهگفتم شما سر بچه منو میخواید، رسول گفت نیلو فکر می‌کنه اینطوریه اگر فکره چرا میگی مامانم گفته نیل نازاستچرا به مجتبی ، حمیده احترام نمی‌ذاری اونا چه احترامی گذاشتن یا گام بزرگی برداشتن و افکار عوضی مجتبی که من گفتم قمه کشید یه مرد تو خیابون ، من تو ماشین بودم به یه اقایی ، گفت این نسل خیلی بدن ، تو دانشگاه دختره لپ پسره رو میکشه سوییشرت سفت می‌کنه خیلی بد شدن حمیده ام خوبه ما به نسل با حیا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها